Page 6 farsi1109

P. 6

6

دوشنبه)20( ذيحجه سال1438 هـ برابر)20( شهريور1396 هـ ش مطابق)11( سپتمبر2017 م اسالميات

خطبه نماز جمعه مسجدالحرام) 2 (

مكه مكرمه- البالد ايمان وخل��وص نيت وپاكى قل��ب از چركهاى
فضيلتمآب ش��يخ دكتر خال��د الغامدى خطبه ش��رك وبت پرستى وبدعت رد شده وگناه پست
روز جمع��ه17 ذيحجه را خطاب به حجاج بيت ميباش��د، كه همان سه اساس بدى وستونهاى بال
هللا ومس��لمانان زير عنوان( تس��ليم شدن به هللا وفس��اد ميباش��ند، و حقيقت تس��ليمى براى هللا
وپيامب��رش بزرگترين آثار حج اس��ت) از فراز وبراى پيامبرش اينست كه بنده تالش جدى نمايد
منبر مس��جد الحرام ايراد نمودند كه ترجمه آنرا تا قلبش را از شك وشبهه كه با خبر الهى مخالفت
خدمت خوانندگان ويژه نامه فارس��ى البالد تقديم دارد پاك سازد ويا تمايل شديد به چيزيكه مخالف
ميداريم: امرونهى باشد، ويا اراده كه با اخالص براى هللا
آنگاه که پروردگارش به او فرمود« : تس��ليم مزاحمت كند، ويا اعتراض مخالف شرع وتقدير
ش��و» گفت«: برای پروردگار جهانيان تس��ليم باش��د ، پس هرگاه بنده قلب��ش را از همه اينها
شدم» پاك كرد، قلبش سليم وصحيح پاك از هر مرض
وهللا به كلماتى او را مورد آزمايش قرار داد، وآفتى گرديد كه فاس��دش ميكند وضعفش نموده
پس آنها را به اتمام رسانيد، پس هللا او را پيشوا و هالكش ميس��ازد، و در دنيا و در آخرت نجات
ُ ً
ً هَّ
[ أمهَّة قَانِتا ل لِّ ِ حَنِيفا ً] النحل120 به راس��تی نمي ياب��د، مگر اينكه داراى قلب س��ليم فروتن
ابراهيم( به تنهايی) امتی بود ، فرمانبردار خدا ، براى هللا باش��د كه به امر ووع��ده اش اطمينان
حنيف=( خالی از انحراف) گردانيد. داشته باشد:
وپروردگارش به او امر نمود تا دعوت توحيد الشعراء: ٨٨- ٩٨
را علنى س��ازد پس ام��رش را به پروردگارش« ای ابراهيم! يقينا ً خواب( خويش) را تحقق براى محبت پروردگارشان وسر سپردن به امر روزيكه مال وفرزندان نفعى نبخش��ند، مگر
سپرد و به توحيد، آشكارا در برابر مردم دعوت بخشيدی.» بدون ش��ک ما اين گونه نيکوکاران او پرستش ميكنند تا اينكه مرگ بسراغشان بيايد كسى كه با قلب سليم به هللا بيايد.
كرد، وبا آنها گفتگ��و ومجادله نمود، پس از آن را پاداش می دهيم، مس��لما اين خواب آزمايش درحاليكه بهمان وضع ميباشند پس بنده موفق واس��توار خب��ر صادق هللا را
پروردگارش بوى امر كرد تا فرزندش اسماعيل آشكار بود. الزمر: ٩ با ش��بهه واهى وبدعت فاس��د مخالفت نميكند،
وم��ادرش هاجر را. به مك��ه در وادى بى آب آرى يقينا كه اين بزرگترين امتحان بود براى آيا( اين مش��رک بهتر است، يا) کسی که در وني��ز هللا را در اس��ماء وصفات��ش وافعالش با
وعلفى وبدون خويش��اوند و انيسى رها كند، پس تس��ليم ش��دن به امر هللا كه به آن بنده به مدارج ساعات ش��ب در حال س��جده و قيام به عبادت تأويلها وتحريفهاى فاس��د منازع��ه نميكند، وبا
به امر پروردگارش تسليم شد، وهاجر برايش ندا باالى احسان وكمال ودرجات بلند ترقى ميكند، مش��غول اس��ت، و از( عذاب) آخرت بيم ناک اوام��ر هللا ونواهيش بس��بب تمايالت ش��هوانى
زد اى ابراهيم كجا ميروى وما را درين وادى كه وبنابري��ن هللا ابراهيم خليل را پاداش بزرگ داد است، و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! وهوا وهوس دروغين مخالفت نميكند، وبه مراد
هيچ انيسى وهيچ چيزى نيست ميگذارى؟ وبه عوض قربانى فرزندش قوچ بزرگى را ذبح بگو« :آيا کسانی که می دانند، و کسانی که نمی هللا وبا اخالص برايش بس��بب خ��ود نمايى نزد
اين س��خن چندين بار تكرار ك��رد، ابراهيم نمود كه آنرا براى مؤمنان تا روز قيامت س��نت دانند يکس��ان هس��تند؟! تنها خردمندان پند می خلق وس��معه سازى با اعمال وافعالش مزاحمت
در حاليك��ه ب��ه او هي��چ توجهى نكرد، س��پس گردانيد.، وبراى او زبان راستگويى در آخرين پذيرند.» نميكند، تا اعمالش مانند:
هاجربراي��ش گفت: آيا هللا به اي��ن كار ترا امر گردانيد، و او را پيشواى جهانيان قرار داد. اين س��خن را گفت��ه براى خود وش��ما طلب النور: ٩٣
كرده است؟ الصافات: ٨111 - 10 مغفرت ميكنم وشما نيز از او طلب آمرزش كنيد مانند س��رابى در بيابان كه تشنه گمان آب را
گفت: آرى، گفت: بنابرين هللا ما را تباه نميكند، و ب��رای او در(ميان) امتهای بعد( نام نيک) بدرسى كه او بخشاينده مهربان است. ميب��رد تا اينكه به آن وارد ش��ود چيزى را نمى
پس آيا هللا تباهش كرد؟ بر ج��ای نهاديم. س��الم ب��ر ابراهيم.اين گونه خطبه دوم يابد نشود، وبه حكم كونى وشرعى هللا معترض
هرگز قسم به هللا بلكه مورد لطف قرار داد و نيک��وکاران را پاداش م��ی دهيم.بی گمان او از س��پاس هللا ى را كه فرقان( قرآن) را بر بنده نگردد، پس خش��م نگيرد، ناشكيبايى نكند وشرع
مقامش��ان را بلند نمود، ودلهاى مردم را بسوى بندگان مؤمن ما بود. اش ن��ازل كرد، تا بر جهانيان بيم دهنده باش��د، هللا رد نكند وبه منازعه با هللا در امرش وخلقش
او از هر جا متمايل نمود، بگونه ايكه با نيكويى و بعد اى حجاج بيت هللا: ودرود وس��الم ب��ر كس��ى كه هللا او را ش��اهد بر نخيزد، بلكه بداند كه هللا
ومهر بسويش ميروند وخاطراتش را در جهانيان هر كه امرش را به هللا س��پرد وبه ش��ريعت وبش��ارتگر وبيم دهنده ودعوتگر به س��وى هللا[ له األم��ر والخلق] برايش ام��ر وخلق همه
جاودانه كرد، پ��س از آن به خليلش ابراهيم امر وتقدي��رش رضاي��ت داد و ب��ه منه��ج پيامبر به اجازه اش وچراغ روش��ن فرستاده است وبر است ويكتاى بدون شريك ميباشد.
كرد تا كعبه را بس��ازد، پايه ه��ا را بلند نمود، مالزمت ك��رد و از او پي��روى نمود اعتراض خاندان وي��اران با مجدش زمانيك��ه احزاب را پس تس��ليم شدن به هللا در حقيقت در خالصى
س��اختمانها را آباد كرد و ب��راى حج ندا زد در نكرد ونيزخش��م نگرفت، پس ازگمراه شدن بيم ديدند گفتند: اين هما وعده هللا ورس��ولش ميباشد بنده از همه اين كشاكشها وپاكسازى قلب وعقلش
ميان مردم ، پس از هر جاى دور آمدند، پس از وهراس��ى نداشت،وهيچ ترس��ى بر وى نيست، وهللا ورسولش راس��ت گفتند وبراى آنان چيزى از همه اي��ن مخالفات وپ��رورش عقل وقلب و
آزمايش سخت ترين وامتحان بزرگترى صورت وهرگز گمراه وهرگز بد بخت نشود، وهمه اينها نيفزود، مگر ايمان وتس��ليمى ونيز بر مؤمنانى اندام به تس��ليم شدن به سخن هللا وسخن پيامبرش
گرفت كه ممكن اس��ت كسى تحمل كرده نتواند، شعله از آثار تسليمى به هللا وبراى پيامبرش است كه به نيكى پيروان ايشان بودند، آنانيكه بر آنچه ميباش��د كه تس��ليمى مطلق بال من��ازع وبدون
زمانيكه پروردگارش امر نمود تا فرزند وجگر ك��ه از بزرگترين ومجلل ترين مقاصد تش��ريع عهد بس��ته بودند راستى نمودند، وبرخى از آنان مخالفتها وشكوك وبدون تاويلها وتحريفها باشد.
گوش��ه اش پيامبر سخاوتمند اس��ماعيل را ذبح عبادت حج ميباش��د، پس حجاج به كشورهايشان كسانى هستند که به عهد و پيمانی که با خدا بسته الحجرات1 :
كن��د، آنهم پس ازينكه جوان برومندى ش��ده بود برميگردن��د در حاليكه دلهايش��ان پر از بندگى بودند( صادقانه) وفا کردند، پس کس��ی از آنان اى كس��انيكه ايمان آوردي��د در فرا روى هللا
وبا وى به سن سعى وكوشش رسيده بود وبيش تس��ليمى براى هللا است پس از آنكه به آن عادت هس��ت که پيمان خود را به آخر رساند( وشهيد وپيامبرش پيش دستى نكنيد، واز هللا بترسيد.
از ه��ر وقتى به وى نيازمند ب��ود، پس ابراهيم ك��رده والفت گرفتند در طول روزهاى حج، پس شد) و از آنان کسی هست که در انتظار( و چشم اى مسلمانان:
تس��ليم امر پروردگارش شد وفرزندش اسماعيل زندگى نو ش��انرا با صفحات س��فيدى پر ميكنند براه) اس��ت، و هرگز تغيير و تبديلی( در پيمان اينست قلب س��ليم كه براى هللا تسليم شده پس
را خوابانيد، وهر دو امرشان به هللا سپردند، واو ك��ه از رضايت به هللا بحيث پ��روردگار ومدبر خود) نياورده اند. او را از فتنه ش��هوتها درسالمتى داشته پس فته
را به پيش��انى بزمين افگند، ونزديك بود ذبحش ومش��رع وحاكم واله. ورضاي��ت بمحمد بحيث وبعد: اى مسلمانان: ها را قبول ندارد زمانيكه بر وى عارض ش��ود
كند بود كه پروردگار ندا زد: پيامبر و نبى، به هللا تس��ليم شده ومنهج پيامبر را يقينا كه تس��ليم ش��دن ب��ه هللا وبيامبرش مقام رد ميكند ومنكرش ميگ��ردد، به دليل اينكه قلب
الصافات: ٤- 10 ٦10 مالزمت ميكنند وهللا را بر دو بال خوف و رجاء بزرگ ومنزل��ت جليلى اس��ت ودليل بر صدق خالى اس��ت براى هللا مخلص منيب عامر است

1 2 3 4 5 6 7 8