Page 6 farsi0409
P. 6
6
دوشنبه)13( ذيحجه سال1438 هـ برابر)13( شهريور1396 هـ ش مطابق)4( سپتمبر2017 م اسالميات
سعى و طواف و ساير عبادات در حج) 2 (
فوت حج
کس���ی که حج از او فوت ش���د به اينکه به
ً
عرف���ه نرس���يد. مثال بعد از صب���ح روز عيد
قربان به مکّه رسيد، حج از او فوت شده؛ بايد
عم���ل عمره را به جا آرد تا خود را از احرام
بيرون آورد و واجب است بر او قضاء آن حج
و ذبح گوسفندی هنگام احرام بستن و عمره ای
ّ
که برای تحل���ل( يعنی بيرون آمدن از احرام)
از حج، فوت ش���دن به جا می آورد جای عمرة
االس���الم را نمی گيرد؛ اما عمره هرگاه احرام
آن به تنهايی بس���ته شود فوت نشود؛ زيرا که
همۀ سال وقت عمره اس���ت چنانچه احرام به
عمره با احرام به حج همراه باش���د که در اين
صورت اگر حج فوت ش���د عمره هم به تبعيت
حج فوت می ش���ود مانند اين ک���ه اگر احرام به
حج و عمره با هم بس���ت و حج را فاس���د کرد
عمره هم فاسد می شود و قضاء هر دو با هم يا
جداگانه انجام می شود.
فاسد كردن حج و عمره
ّ
کسی که پيش از تحلل او ّ ل، وطء نمود حجّ
او فاس���د می گردد و همان حج فاسد را بايد به
آخر رساند و س���ال ديگر به قضا رود و ذبح
ش���تری الزم او اس���ت که هنگام احرام بستن
به حجّ قضاء ش���تر نامبرده را ذبح نمايد. اگر
ً
ّ
ّ
شتر نيابد، گاوی را ذبح کند، اگر گاو را نيابد انجام دادن همۀ اعمال حج يا عمره می باش���د حالل گ���ردم، مثال که در اي���ن حال به مجرّد تحلل ذبح ننمايد و موی س���ر را به نيّت تحلل
هفت گوس���فند را ذبح نمايد، اگر گوسفندی را و از اين قس���م اس���ت به آخر رسانيدن اعمال اين که بيمار ش���ود از اح���رام بيرون می آيد و نيست نکند از احرام بيرون نمی آيد.)
ّ
نيابد پس ش���تر را قيمت نم���وده به بهای آن عمره برای کسی که احرام به حج قبل از موقع لزومی به نيّت و عمل تحلل ندارد. در صحيح اگ���ر خوراک نيز نتواند به فقراء دهد بجای
خوراک خريده به فقراء دهد،( خوراک يعنی آن بسته باش���د؛ زيرا هرگاه احرام به حج در بخاری و مسلم ثابت اس���ت که صباعه دختر ه���ر يک مُد ي���ک روز ب���ه روزه رود، ولی
ّ
گندم)، اگر بهای شتر نيابد که گندم بخرد، شتر غير ماه های حج بس���ت در اين حال به احرام زبير ب���ن عبدالمطلب- به حضرت ج عرض موقعی که نيّت تحلل به روزه نمود و س���ر را
را قيم���ت نموده و به به���ای آن مقدار گندم را او عم���ره منعقد می گردد و نيز از اين قس���م ک���رد که می خواه���م حج نمايم ب���ا تو و گمان سترد، از احرام بيرون می آيد اگر چه به روزه
تقدير و بجای هر يک مُد، يک روز به روزه اس���ت تمام نمودن اعمال حج يا عمره که فاسد می برم که بيمار شوم؛ حضرت ج فرمود بگو: نرفته باشد.
ّ
ّ
رود امّ���ا اگر بعد از تحلل او ّ ل و قبل از تحلل نموده باش���د و در حج هرگاه از اين س���ه تا« :اللهم محلی حيث حبس���تنی« .»خدايا حالل إحصار
دو ّ م وطء نمود حجّ او فاسد نمی گردد بلکه ذبح رمی، طواف با س���عی و نيس���ت کردن موی فرمانيده ای مرا هر جا که باز داش���تی مرا) به( يعنی: منع از انجام دادن حج پس از احرام
گوس���فند الزم او اس���ت و همچنين اگر بعد از از س���ر، هرگاه از اين س���ه تا دو تا را انجام بيماری.» بستن.)
ّ
ّ
ّ
فاسد کردن حج دوباره وطء نمود ذبح گوسفند داد تحل���ل او ّ ل حاصل می ش���ود و در اين حال-4 ن���وع چهارم از انواع تحلل، همان تحلل احصار حاصل می ش���ود به منع دش���من از
الزم او اس���ت؛ اگر عمره را به وطء( جماع) آنچه به س���بب انجام احرام، حرام بود، حالل به عذر احصار اس���ت. احصار يعنی: منع به رفتن به حج يا به من���ع کردن پدر، فرزند را
ً
فاسد کرد آن عمره را تمام کند و عمره قضاء می ش���ود( مگر عقد ن���کاح و وطء و مقدّمات اينکه زنی مثال احرام به حج بندد و شوهر او از رفت���ن به حج يا به منع کردن ش���وهر زن
آورد و هنگام احرام به عمره قضا ش���تری به جماع.) و هرگاه همۀ آن س���ه تا را انجام داد را از رفت���ن به حج من���ع نمايد که در اين حال را از رفت���ن به حج يا به من���ع کردن طلبکار
تفصيل باال ذبح نمايد. هم���ۀ محرّمات احرام بر او حالل می ش���ود و گوس���فندی را( که در قربانی کفايت کند) ذبح بده���کار را از رفتن به ح���ج. هرگاه بدهکار
ّ
ّ
تحلل تحلل دوم او را حاصل می شود. می نمايد به نيّت تحلل و موی س���ر را به نيّت چيزی ندارد که بدهی خود را بدهد و نمی تواند
ّ
ّ
تحلل به معنی حالل ش���دن. خواننده محترم-2 نوع دو ّ م از انواع تحلل اينست که احرام تحلل کوتاه می کن���د و از احرام بيرون می آيد بی چيزی خود را ثابت کند.
به خاطر داريد ک���ه گفتيم نيّت حج و عمره را به حج ببندد و وقوف عرفه از او فوت ش���ود يا اينکه ش���خصی احرام بس���ته باشد و او را امّا اگ���ر يکی از آن���ان اجازۀ ح���ج را به
ّ
احرام نامند؛ زيرا بدان وسيله قسمتی از چيزها ک���ه عمل عمره را انجام می دهد و تحلل او را از رفت���ن به مکّ���ه منع نماين���د و راه ديگری نامبردگان دادند و احرام بس���ته ش���د بعدا ً حق ّ
ً
که حالل بود به س���بب احرام بستن حرام شد، حاصل می ش���ود و س���ال ديگر حج را قضاء برای رفتن نداش���ته باشد که همانطور به ذبح من���ع از رفتن به حج را ندارند، مثال ش���وهر
ّ
پ���س انجام دادن عمل حج يا عمره س���بب روا نمايد. گوسفند و نيست کردن موی به نيّت تحلل خود اجازه داد که زوجه اش به حج رود و زوجه ی
ّ
داشتن آن چيزهايی است که سبب احرام، حرام-3 نوع سو ّ م از انواع تحلل اينست که شرط را حالل می نمايد ذبح گوس���فند و نيست کردن او احرام بس���ت، در اين حال ش���وهر حق ّ منع
ّ
ّ
ّ
بود و تحل���ل به معنی بيرون آمدن از احرام و نماي���د در احرام خود تحل���ل را هرگاه عذری موی س���ر، هر دو را در محلی که منع شده به را ندارد.
ّ
روا داشتن آنچه قبل از احرام روا بود. مانند بيماری يا تمام شدن مصرف يا گم کردن نيّت تحلل انجام می دهد و گوشت گوسفند را به هدی
تحلل به چهار نوع است: راه پيش آي���د که نيّت نماي���د: نيّت نموده حج فقراء می دهد؛ اگر حيوان را نيابد به قيمت آن هدی به معنی: ارمغ���ان. يعنی حيوانی که
ّ
-1 تحل���ل به معنی بيرون آمدن از احرام به را و احرام بس���تم به آن و هرگاه بيمار ش���وم گندم به فقراء می دهد( و تا گوس���فند را به نيّت مح���رم آن را با خود همراه می برد تا در حرم